کد مطلب: ۲۰۱۷۴
۲۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۳

۱۰ فیلم از ۱۰ سال اخیر تاریخ سینما که باید تماشا کنید

۱۰ فیلم از ۱۰ سال اخیر تاریخ سینما که باید تماشا کنید
۱۰ فیلم از ۱۰ سال اخیر تاریخ سینما که باید تماشا کنید

تاریخ سینما سرشار از فیلم‌های گوناگون و جذابی است که منتقدان و تماشاگران بسیاری را جذب کرده‌ است. بنابراین عجیب نیست که در ده سال اخیر، فیلم‌های خارق‌العاده‌ای به تاریخ سینما اضافه شده‎‌اند.

به گزارش مجله خبری نگار، سینما یکی از گسترش‌یافته‌ترین هنرهای دنیا است. هنری که ارتباط محکمی با ادبیات، عکاسی و نقاشی دارد. این دنیای دوست‌داشتنی وابستگی بسیار شدیدی به فناوری‌های دیجیتالی هم دارد. کافی است به فیلم‌های علمی تخیلی دهه ۸۰ میلادی نگاه کنیم و آن‌ها را با عناوین چند سال اخیر مقایسه کنیم. آن‌چه واضح به نظر می‌رسد، تغییر و انقلاب گسترده در دنیای سینما است. فراموش نکنید که این روزها سینما در کنار صنعت بازی‌های ویدیویی، بزرگترین صنعت سرگرمی در سراسر دنیا لقب می‌گیرد. فیلم‌های سینمایی تا پیش از شیوع ویروس کرونا، میلیون‌ها دلار در سراسر جهان فروش داشتند. بنابراین سرگذشت این هنر در ده سال گذشته، میزبان صدها فیلم جذاب و خارق‌العاده بوده که تماشای آن‌ها هم زمان زیادی نیاز دارد.

این روزها که به دلیل شیوع ویروس کرونا بیشتر ما در قرنطینه خانگی هستیم، فرصتی فراهم است تا از ساعات بیکاری‌مان استفاده بهتری داشته باشیم. تماشای فیلم‌های سینمایی در چنین شرایطی، یک تجربه بی‌نظیر است. در ادامه به معرفی ۱۰ فیلم از ۱۰ سال اخیر تاریخ سینما می‌پردازیم. فیلم‌هایی که هر ژانر و هر سلیقه‌ای را پوشش می‌دهد. اگر به تماشای فیلم‌های نه چندان قدیمی علاقه‌مند هستید، این لیست را فراموش نکنید.

سال ۲۰۱۰: Inception (تلقین)

نمره منتقدان: ۸۶ از ۱۰۰

کریستوفر نولان، کارگردانی است که بیشتر هواداران سینما او را با سه‌گانه «شوالیه تاریکی» به یاد می‌آورند. اما او عناوین بسیاری را کارگردانی کرده که شاید «تلقین» یکی از بهترین آن‌ها باشد. تماشای «تلقین» که فیلمی پیچیده و فلسفی است، شاید کمی برای مخاطبان عام سینما دشوار به نظر می‌رسد. اما فراموش نکنید کریستوفر نولان، همیشه داستان‌های پیچیده را به زیباترین حالت ممکن روایت می‌کند.

خلاصه داستان: دام کاب، یک سارق ماهر است. تخصص او در استخراج و ربودن اطلاعات ارزشمند مورد نیاز سازمان‌های جاسوسی، شرکت‌های تجاری و چندملیتی است. او هنگامی که دیگران در خواب هستند و به عبارتی ذهنشان در آسیب‌پذیرترین حالت ممکن است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را می‌فروشد. دام کاب همکارانی هم دارد که در سرقت این اطلاعات به او کمک می‌کنند.

سال ۲۰۱۱: The Intouchables (دست‌نیافتنی‌ها)

نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰

اگرچه سینمای فرانسه همیشه با دنیای هنری و فلسفی مشهور خود شناخته شده اما گاهی اوقات با عناوینی در آن روبرو هستیم که قرار است تصورات ما از سینمای نه‌چندان عامه‌پسند فرانسه را تغییر دهند. یکی از آن فیلم‌های خوش‌ساخت و دوست‌داشتنی فرانسوی که معمولا همه سلیقه‌ها را راضی نگه می‌دارد، «دست‌نیافتنی‌ها» است. فیلمی درام و در عین حال کمدی که تا آخرین ثانیه جذاب و خاطره‌انگیز پیش می‌رود. اگرچه داستان آن اندکی کلیشه‌ای و قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسد اما فراموش نکنید نوع روایت و شخصیت‌پردازی عمیق آن می‌تواند «دست‌نیافتنی‌ها» را به عنوانی متفاوت تبدیل کند.

خلاصه داستان: فیلیپ نویسنده‌ای ثروتمند و موفق است که به دلیل سقوط با چتر از گردن به پایین فلج می‌شود. او برای پرستاری و نگهداری از خودش تصمیم می‌گیرد تا مردی به نام دریس را استخدام ‌کند. فیلیپ تا قبل از آشنایی با دریس، مردی بداخلاق و غیرقابل تحمل بود که در تعامل با دیگران رفتار خوبی نداشت. اما دریس مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد.

سال ۲۰۱۲: Django: Unchained (جانگو: از بند رهاشده)

نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰

کویینتین تارانتینو یکی از متفاوت‌ترین کارگردانان سینمای آمریکا است که سبک خاص او در فیلم‌سازی نه تنها هواداران بسیاری دارد بلکه بسیاری از کارگردانان سراسر کره خاکی را هم تحت تاثیر خود قرار داده است. داستان‌ فیلم‌های او معمولا ریتمی سریع و غیرقابل پیش‌بینی دارند و شخصیت‌های جذاب آن، همیشه تماشاگر را درگیر خود می‌کنند. «جانگو» یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های وسترن آمریکایی لقب می‌گیرد که تاکنون در بیش از ۳۰ عنوان سینمایی دیده شده است. آخرین اقتباس از داستان این شخصیت محبوب، در فیلم تارانتینو به نمایش در آمد.

خلاصه داستان: دکتر کینگ شولتز شغل عجیبی دارد. او افرادی که فراری هستند را پیدا و دستگیر می‌کند و در ازای آن، پول و یا جایزه می‌گیرد. او برده‌ای سیاه پوست به نام جانگو را می‌خرد. جانگو باید به شولتز کمک کند تا خلافکاران و فراری‌ها را دستگیر کند. پس از آن که جانگو خودش را به دکتر ثابت می‌کند، کینگ شولتز تصمیم می‌گیرد همسر او را نجات دهد. همسر جانگو در مزرعه‌ای اسیر شده که صاحب آن مردی ثروتمند و بد اخلاق به نام کلوین کندی است.

سال ۲۰۱۳: About Time (درباره زمان)

نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰

اگر به تماشای فیلم‌های عاشقانه که رگه‌هایی از کمدی دارند هم علاقه‌مند هستید، فیلم «درباره زمان» تقریبا یکی از بهترین گزینه‌های موجود است. این فیلم بریتانیایی، داستان جذاب و در عین حال سرگرم‌کننده‌ای دارد که تماشای آن برای هواداران فیلم‌های عاشقانه به یک تجربه فراموش‌نشدنی تبدیل می‌شود.

خلاصه داستان: تیم، متوجه می‌شود که می‌تواند در زمان سفر کند و اتفاقاتی که برای دنیا و زندگی خودش رخ داده را تغییر دهد. او در زمان سفر می‌کند تا دختری که دوست دارد را پیدا کند و مسیر زندگی‌اش را برای همیشه دگرگون کند. اما مشکل بزرگ این است که تصمیم او برای سفر در زمان آنطور که انتظارش را داشت، پیش نمی‌رود.

سال ۲۰۱۴: The Grand Budapest Hotel (هتل بزرگ بوداپست)

نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰

وس اندرسون یکی از خلاق‌ترین نویسندگان و کارگردانان آمریکایی است که فیلم‌های متفاوت او همیشه نظر منتقدان و تماشاگران را جلب می‌کند. فیلم «هتل بزرگ بوداپست» یکی از متفاوت‌ترین و در عین حال جذاب‌ترین ساخته‌های او است که در همان فضای همیشگی فیلم‌های وس اندرسون نفس می‌کشد. این فیلم در ظاهر کمدی و درام، ریشه‌هایی از داستان‌های جنایی را نشان می‌دهد که ترکیب برنده آن را کامل می‌کند.

خلاصه داستان: در روایتی غیرواقعی از سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت‌گرفتن در اروپا است، جنگ در قاره سبز بیش از هر زمان دیگری در آستانه آغاز قرار دارد. اما هتل بزرگ بوداپست با تلاش فراوان کارکنان آن، یکی از بهترین تفریحگاه‌های اروپا لقب می‌گیرد که در اوج امنیت مدیریت می‌شود. اما یکی از مشتریان ثابت هتل جان خود را از دست می‌دهد. این اتفاق، قرار است همه آرامش هتل را تحت تاثیر قرار دهد.

سال ۲۰۱۵: The Revenant (بازگشته)

نمره منتقدان: ۷۹ از ۱۰۰

لئوناردو دی‌کاپریو بازیگر توانمندی است که فیلم‌های بسیاری بازی کرده اما شاید بهترین هنرنمایی او در فیلم «بازگشته» باشد. عنوانی از الخاندرو گونزالس ایناریتو، کارگردان مکزیکی، که ساخت آن دشواری‌های بسیاری داشت. عوامل فیلم «بازگشته» برای ساخت این فیلم روزانه ساعت‌ها در بیابان‌های یخ‌زده شمال کانادا در راه بودند تا سکانس‌های باورنکردنی آن را فیلم‌برداری کنند. دی‌کاپریو پس از سال‌ها انتظار، در نهایت موفق شد برای هنرنمایی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد نقش اصلی اسکار را تصاحب کند.

خلاصه داستان: در قرن نوزدهم، ۴۲ شکارچی سفید پوست با سرپرستی یک تاجر پوست امرار معاش می‌کنند. اما دو نفر از شکارچی‌های این گروه، یک دختر سرخ‌پوست را می‌ربایند. قبایل سرخ‌پوستی از این حادثه باخبر می‌شوند و با حمله به گروه شکارچیان، ۳۲ نفر از آن‌ها را می‌کشند. از این گروه بزرگ، تنها ۱۰ نفر زنده مانده‌اند. با این حال سرخ‌پوست‌ها هنوز هم به دنبال پیداکردن تاجر و گروهش هستند.

سال ۲۰۱۶: Manchester by the Sea (منچستر در کنار دریا)

نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰

این فیلم یکی از پرافتخارترین فیلم‌های سال ۲۰۱۶ بود که در جشنواره‌های سینمایی گوناگون، مورد تحسین منتقدان سینما قرار گرفت. درام پرکشش فیلم «منچستر در کنار دریا» یکی از جذاب‌ترین داستان‌های انسانی چند سال اخیر سینما را روایت می‌کند. اگر به تماشای یک داستان واقع‌گرایانه و خارق‌العاده در روزهای قرنطینه خانگی علاقه دارید، این فیلم را فراموش نکنید.

خلاصه داستان: لی چندلر، سرایدار جوانی است که زندگی یکنواختی دارد. او یک روز با خبر می‌شود برادرش به دلیل حمله قلبی در بیمارستان بستری شده است. لی که مدت‌ها است برادرش را ندیده برای دیدار با او راهی بیمارستان می‌شود. اما برادر لی پیش از رسیدن او می‌میرد. بنابراین لی باید به برادرزاده‌اش خبر مرگ برادرش را اطلاع دهد. او به شهر منچستر در ایالت ماساچوست آمریکا سفر می‌کند. اما رابطه لی با برادرزاده‌اش پاتریک به مرور زمان جدی‌تر می‌شود.

سال ۲۰۱۷: Logan (لوگان)

نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰

فیلم‌های ابرقهرمانی برای هواداران سرسخت سینما هیچ جذابیتی ندارند. این فیلم‌های بیش از حد تخیلی برای دوستداران فیلم‌های درام اندکی غیرقابل باور هستند و همین روایت‌های بیش از حد باورنکردنی باعث می‌شود این عناوین طرفداران ویژه خود را داشته باشند. با این حال آن‌چه فیلم‌های ابرقهرمانی و درام‌های دوست‌داشتنی را به یکدیگر پیوند می‌دهد، فیلمی به نام «لوگان» است. این فیلم که در حقیقت آخرین هنرنمایی هیو جکمن در نقش شخصیت ولورین از دنیای مردان ایکس بود، به حدی واقع‌گرایانه و جذاب ساخته شده که می‌تواند متفاوت‌ترین تجربه شما از تماشای فیلم‌های ابرقهرمانی باشد. این روزها که در قرنطینه هستید، تماشای لوگان و سایر فیلم‌های مردان ایکس را فراموش نکنید.

خلاصه داستان: لوگان از روزهای افسانه‌ای خود در گذشته فاصل گرفته است. او خرج زندگی‌اش را از طریق رانندگی تامین می‌کند و امیدوار است تا فرصتی برای خروج از کشور پیدا کند. با این حال زنی مکزیکی به سراغ لوگان می‌آید. او به لوگان می‌گوید پول هنگفتی در ازای کار خوبی به او می‌دهد. لوگان ابتدا این پیشنهاد را رد می‌کند اما پس از اصرار زن مکزیکی و باتوجه به نیازش به سرمایه بیشتر، این پیشنهاد را می‌پذیرد.

سال ۲۰۱۸: Peter Rabbit (پیتر خرگوشی)

نمره منتقدان: ۶۴ از ۱۰۰

تا چند سال پیش، ساخت انیمیشن‌های سه‌بعدی یک رویای بزرگ برای انیمیشن‌سازان و استودیوهای فیلم‌سازی بود. اما پیشرفت فناوری‌های دیجیتالی به سینما کمک کرد تا نه تنها تولید انیمیشن‌های سینمای سه بعدی را تا بالاترین کیفیت ممکن دنبال کند بلکه فرصتی برای ساخت عناوین زنده هم فراهم شد. فناوری «لایو-اکشن» یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های سینما در چند سال اخیر است که به فیلم‌سازان این فرصت را می‌دهد تا واقعیت و صحنه‌های سه‌بعدی را ترکیب کنند. فیلم «پیتر خرگوشی» یکی از جذاب‌ترین انیمیشن‌های لایو-اکشن سینما است که تماشای آن در روزهای قرنطینه خانگی، یک گزینه سرگرم‌کننده و بی‌دردسر به نظر می‌رسد.

خلاصه داستان: در خانه آقای مک‌گرگور، خرگوش‌هایی زندگی می‌کنند که البته آزاری به او نمی‌رسانند. اما مشکل بزرگ این است که مک‌گرگور از دیدن آن‌ها ناراحت می‌شود. او که از خرگوش‌ها متنفر است، به دلیل کهولت سن جانش را از دست می‌دهد. وقتی برادرزاده او پس از مدتی برای تصاحب خانه به آن مراجعه می‌کند، متوجه می‌شود خرگوش‌ها با زیرکی خانه را تصاحب کرده‌اند!

سال ۲۰۱۹: Yesterday (دیروز)

نمره منتقدان: ۶۳ از ۱۰۰

فیلم‌های کمدی همیشه می‌توانند بهترین باشند. آن‌ها شخصیت‌ها، داستان‌ها و سوژه‌های بی‌نظیری دارند که هرگز قرار نیست تکراری شوند. با این حال فیلم‌های کمدی زمانی جذاب‌تر می‌شوند که خلاقیت بیشتری به خرج دهند. تنها اندکی خلاقیت نیاز است تا فیلم‌های کمدی به‌یادماندنی‌تر باشند. فیلم «دیروز» یکی از متفاوت‌ترین کمدی‌های موزیکال چند سال اخیر است. اگر به فیلم‌های موزیکال علاقه ندارید، نگران نباشید. این فیلم شباهتی با فیلم‌های موزیکال سینما ندارد. موسیقی در فیلم «دیروز» یک عنصر جانبی برای پردازش بیشتر داستان جذاب آن است. اگر ویروس کرونا شما را هم دلسرد کرده و قرنطینه خانگی روی روحیات شما تاثیرگذار بوده، تماشای «دیروز» مانند یک داروی بی‌نظیر، زندگی شما را دگرگون می‌کند.

خلاصه داستان: یک حادثه باعث می‌شود مردم دنیا همه آهنگ‌های گروه موسیقی معروف و محبوب بیلتز را فراموش کنند. تنها سه نفر آهنگ‌های این گروه محبوب را به یاد می‌آورند که یکی از آن‌ها دستی در آتش موسیقی دارد. او تصمیم می‌گیرد آهنگ‌های گروه بیتلز را دوباره به مردم دنیا یادآوری کند.

سال ۲۰۲۰: Sonic the Hedgehog (سونیک جوجه تیغی)

نمره منتقدان: ۶۴ از ۱۰۰

سونیک، شخصیتی محبوب برای متولدان دهه ۶۰ و ۷۰ است. جوجه تیغی داستان ما در بازی‌های ویدیویی متعددی حضور داشت و همیشه در حال دویدن و سکه جمع‌کردن بود. محبوبیت این شخصیت تنها محدود به کشور ما نیست. بسیاری از هواداران سونیک در سراسر دنیا، از بازی‌های ویدیویی آن خاطرات بسیاری دارند. بنابراین ساخت یک اقتباس سینمایی جذاب، می‌توانست خاطرات بسیاری را برای هواداران سونیک زنده کند. اما وقتی نخستین تریلر فیلم «سونیک جوجه تیغی» منتشر شد، واکنش‌های منفی بسیاری دریافت کرد. بنابراین عوامل فیلم تصمیم گرفتند مدت بیشتری روی فیلم کار کنند. نتیجه آن اما شگفت‌انگیز است.

خلاصه داستان: یک جوجه تیغی به نام سونیک، فرصت بسیار زیادی دارد. او بر اثر حوادثی به کره زمین مهاجرت کرده اما سرعت بسیار بالای او، جریان‌های مغناطیسی قدرتمندی تولید می‌کند که فراتر از قدرت برق کره زمین است. بنابراین دولت‌ها از دانشمندی باهوش به نام دکتر ایوو رباتنیک دعوت می‌کنند تا توانایی‌های سونیک را مدیریت کند. اما رباتنیک رویای تسلط بر کره زمین را دارد و قرار نیست قدرت سونیک را محدود کند.

منبع: ایرنا

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر